کد مطلب : 35 |
تعداد نظرات: 0 |
تعداد بازدیدها: 515 |
تاریخ درج: دوشنبه, آبان 29, 1402 |
ساعت: 01:44 ق.ظ |
منبع / نویسنده مطلب: مدیر سامانه
استاد دکتر سیاوش آزادی: هنر فرش را به دنيا هديه كردهايم؛ نه دانش آن را
سياوش آزادي: هنر فرش را به دنيا هديه كردهايم؛ نه دانش آن را هر آنچه مورد استفاده اروپاييان در زيباييشناسي است، در وجود فرش نهفته است.
آنچه در ادامه می آید مطالبی است که دکتر سیاوس آزادی 20 سال پیش طی سخنرانی کوتاهی، به عنوان نقطه ضعفی جدی برای فرش دستباف ایران به آن اشاره و تاکید می کند. در فاصله این سال ها گرچه تلاش های ارزنده ای از سوی پژوهشگران و نویسندگان درباره فرش دستباف در جهت شناخت تاریخ و ارزشهای فرش و دستبافته های ایران صورت گرفته ولی همچنان پاسخ درخوری به این نیاز از سوی ایرانیان داده نشده است. جای تاسف است که در زمانه ای که دسترسی به منابع و اطلاعات دچار تحولی اساسی گردیده و بخش بزرگ و قابل اعتنایی از اطلاعات به سهولت و سرعت قابل دسترسی است، پرداختن به علم فرش و تیین آن تا این اندازه مغفول و محجور مانده است. آنچه امثال آزادی به آن اهتمام ورزیده اند بررسی و تحقیقی است که برای کمترین جزء آن باید رخت سفر بسته و رنج و هزینه سفر تقبل می کرده اند. آنها نه تنها راه سختی را پیمودند، بلکه مسیر و راهی گشودند به دنیای علم و شناخت فرش و چگونگی مواجهه و بررسی این پدیده هنری بر آمده از فرهنگ بومی ما ایرانیان. هر میزان سپاسگزاری و قدردانی برای ادای دین به او و سایر پژوهشگران به معنای واقعی کلمه ناچیز است. بهترین قدردانی مطالعه دستاوردهای ایشان و ادامه راهی است که او و امثال او به سختی تمام فرا روی ما گشودند. قدردان این تلاش ها باشیم.
دكتر سياوش آزادي ـ محقق و پژوهشگر ـ عصر چهارشنبه اول آبان ماه 1382، در برنامه سخنراني در موزه فرش ايران، درباره شناخت قاليهاي آذربايجان و هريس سخن گفت. آزادي با اشاره به اينكه ما شرقيها هنر فرش و نه دانش فرش را به دنيا هديه كردهايم، گفت: دانش فرش كه از دانش زيبايي در اروپا شروع شده بود، تصور ميكرد كه اين هنر مانند معماري، مجسمهسازي و نقاشي كه در اروپا در دربار و كليسا شكل گرفته، در شرق نيز در دربار ايجاد شده است؛ اما بايد بگويم فرش را عشاير ابداع كرده و تحت شرايط استثنايي يك هنر استثنايي بهوجود آمده است كه به شهرها و دربار نيز وارد شد.
وي تنها اهميت دادن به فرشهاي بعد از دوره صفوي را اشتباه خواند و اظهار داشت وظيفه موزهها نشان دادن فرشهاي صفوي نيست، بلكه بايد فرشهاي ناشناخته را نه فقط به دنيا، بلكه به ايرانيان معرفي كرد. زيرا ما با فرشهاي بعد از كلاسيك در زندگي روزانه خود آشنا هستيم، و آنچه غرب درباره از بين رفتن فرشبافي در ايران پس از صفويه ميگويد، تنها در مورد فرش درباري صدق ميكند.
اين محقق و پژوهشگر فرش ادامه داد: هر آنچه مورد استفاده اروپاييان در زيباييشناسي است، در وجود فرش نهفته است و ميتوان گفت اين هنر در زندگي نقش بزرگي داشته است.
وي در ادامه به توضيح دربارهي انواع فرشهاي مناطق آذربايجان غربي و شرقي چون هريس، سراب، بخشايش، مهربان و اهر پرداخت و گفت: يكي از كارشناسان اروپايي بهنام ادواردز ادعا ميكند كه فرشهاي قبل از كلاسيك در ايران كتيبهدار نبوده و استفاده از پشم شتر در فرشهاي ايراني هيچ جايگاهي نداشته است. درحاليكه همدان، سراب و كرمانشاه از جمله محلهايي هستند كه بافت فرش با پشم شتر در آنها رايج بوده است. هرچه فرشها قديميتر باشند، هويت خود و بافندگان خود را بهتر نمايان ميسازند.
آزادي در پايان با نمايش اسلايدهايي از انواع فرشها، به اثبات ادعاي خود پرداخت و خبر داد: كتابي درباره فرشهاي آذربايجان غربي و منطقه اردبيل مربوط به دوره كلاسيك 1540 ميلادي در حال تهيه دارم كه تا حدود دو سال ديگر آماده چاپ خواهد بود.
جمعآوري فرشهاي هنري، شناسايي جغرافيايي محلهاي مورد بحث، شناسايي با طرز بافت امروزي حوزههاي مورد پذيرش و اينكه آيا هنوز بستگي به كارهاي بافت قديم موجود است يا خير؟ و بررسي نزديكتر فرشهاي انتخابي شده تا اندازههايي كه بتوان با اطمينان با آنها كار كرد، از جمله فصلهاي اين كتاب خواهد بود.
مقالات مرتبطی وجود ندارد